ترجمه فارسی توضیحات (ترجمه ماشینی)
فانتزی (ایده ها در روانکاوی)
از طریق فانتزی است که ما به عنوان انسان جهان را می بینیم، می شناسیم و درک می کنیم. رنگهای فانتزی و قالبهای رفتار، افکار و احساسات. فانتزی ها دائماً در حال تغییر هستند و با رشد حرکت می کنند و رشد می کنند و مانند رویاها از طریق خواسته ها، امیدها، ترس ها، درگیری ها و اضطراب های ما ایجاد می شوند. برخاسته از تجربه واقعی در آمیخته با واقعیت احساسی، با دروغ هایی که به خود می گوییم یا با دانش عمیق از حقایق اجتناب ناپذیر، خیال پردازی ها می توانند هم غنی و هم گیج کنند. فانتزی نه تنها لذت و طنین عاطفی، بلکه ترس و اضطراب را نیز به تجربه روزمره می افزاید، و به این ترتیب یک ویژگی تعیین کننده از معنای انسان بودن است. این یک ایده ضروری – و بحث برانگیز – در روانکاوی است که گفت و گوی بین خودمان و جهانی را که هم مجبوریم در آن زندگی کنیم و هم در آن زندگی کنیم، نقطه گذاری می کند.
It is through phantasy that we as humans see, recognise and comprehend the world. Phantasy colours and moulds behaviour, thoughts and feelings. Constantly changing, phantasies move and develop with growth and, like dreams, are created through our desires, our hopes, our fears, conflicts and anxieties. Arising from real experience interlaced with emotional reality, with lies we tell ourselves or with a deep knowledge of inescapable truths, phantasies can both enrich and confuse. Phantasy adds not only pleasure and emotional resonance but also fear and anxiety to everyday experience, and as such is a defining characteristic of what it means to be human. It is an essential – and contentiously debated – idea in psychoanalysis, punctuating the dialogue between ourselves and a world that we are forced both to live in and live through.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.