Russian domestic politics has long been both labyrinthine and pragmatic, at once both inordinately complex and breathtakingly dynamic. The same can be said of Russia’s foreign policy, in particular in relations with former Soviet republics. Any study of Russian foreign policy comes back to the intriguing question of why Russia, long perceived as an inveterate imperial power, would refuse to take back a handsome portion of its former empire – a portion that offers a bridge to Europe and an advantageous geostrategic position. Despite formal declarations, Russia has made little progress in achieving union with its ex-Soviet neighbour, Belarus. Linking Russia’s foreign policy to its domestic politics, Alex Danilovich clarifies this paradox and explains why specific attempts to reunify Russia and Belarus failed, contrary to the desires of significant forces on both sides and to certain theory-based expectations.
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
سیاست داخلی روسیه مدتهاست که هم پیچیده و هم عملگرا بوده است، در عین حال هم به شدت پیچیده و هم بهطور نفسگیر پویا. همین امر را می توان در مورد سیاست خارجی روسیه، به ویژه در روابط با جمهوری های شوروی سابق، گفت. هرگونه مطالعه در مورد سیاست خارجی روسیه به این سوال جالب برمی گردد که چرا روسیه، که مدت ها به عنوان یک قدرت امپراتوری سرگردان تلقی می شد، از پس گرفتن بخش زیبایی از امپراتوری سابق خود امتناع می ورزد – بخشی که پلی به اروپا و موقعیت ژئواستراتژیکی سودمند دارد. . با وجود اعلامیه های رسمی، روسیه پیشرفت کمی در دستیابی به اتحاد با همسایه سابق شوروی خود، بلاروس داشته است. با پیوند دادن سیاست خارجی روسیه به سیاست داخلی آن، الکس دانیلوویچ این پارادوکس را روشن می کند و توضیح می دهد که چرا تلاش های خاص برای اتحاد مجدد روسیه و بلاروس بر خلاف میل نیروهای مهم هر دو طرف و انتظارات مبتنی بر نظریه خاص شکست خورد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.