In Time and Tide, Conroy recounts the island’s history from the glory days of the whaling boom to the present, when tourism dominates. He vividly evokes the clash of cultures between the working class and the super-rich, with the fragile ecology of the island always in the balance. But most fascinating of all, he tells his own story–of playing jazz piano in the island’s bars; of raising a barn in the early ’60s with the help of a bunch of hippie carpenters; of leasing an old, failed bar with two island pals and turning it into the Roadhouse, a club “that was to be ours, the year-rounders, and to hell with the summer people.” There’s a marvelous story of his first golf game, played on an ancient nine-hole course with two friends, a part-time sommelier and a builder from the South who invented the one-handed pepper mill.
This is a book that revels in friendship, music, history, and the gorgeous landscape of a unique American place, and is a wonderful work by one of our greatest contemporary writers
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
فرانک کانروی اولین بار در سال 1955 با گروهی از دوستان دانشگاهی از نانتاکت دیدن کرد. آنها از روی هوس آمدند و برای کنروی این آغاز یک رابطه عاشقانه مادام العمر با این “واحه کوچک و آرام در اقیانوس” بود. این کتاب، بخشی از خاطرات سفر، بخشی خاطرات، سفری تحسینبرانگیز و شخصی در نانتاکت است: تپههای شنی وسیع، تالابهای ناهموار، سواحل دورافتاده، نقاط ماهیگیری مخفی، و جنگلهای پنهان و باتلاقهای زغال اخته. تحسین کنندگان کتاب خاطرات کلاسیک و تحسین شده کانروی Stop-Time دوباره از آنچه جیمز اطلس که در نیویورک تایمز می نویسد، “نابغه خود برای مشاهده دقیق” نامیده است، خوشحال خواهند شد.
در زمان و جزر و مد، کانروی تاریخ جزیره را از روزهای شکوه شکار نهنگ تا امروز، زمانی که گردشگری غالب است، بازگو می کند. او به وضوح تضاد فرهنگها را بین طبقه کارگر و فوقثروتمندان تداعی میکند، با بومشناسی شکننده جزیره که همیشه در تعادل است. اما جذابتر از همه، او داستان خودش را میگوید: نواختن پیانو جاز در بارهای جزیره. پرورش انباری در اوایل دهه 60 با کمک دسته ای از نجاران هیپی؛ اجاره یک بار قدیمی و شکست خورده با دو دوست جزیره و تبدیل آن به Roadhouse، باشگاهی که «قرار بود مال ما، تمام سالها و به جهنم مردم تابستان». داستان شگفت انگیزی از اولین بازی گلف او وجود دارد که در یک زمین نه سوراخ باستانی با دو دوست، یک سوملیای پاره وقت و یک سازنده اهل جنوب که آسیاب فلفل یک دستی را اختراع کرد، بازی کرد.
این کتابی است که در دوستی، موسیقی، تاریخ و چشم انداز زیبای یک مکان منحصر به فرد آمریکایی لذت می برد و اثری شگفت انگیز از یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر ما است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.