Six years after trading in his combat gear for hospital scrubs, Luke Rafferty is faced with things just as heartbreaking as those on the battlefield. The abused children being brought in by the pretty redheaded social worker tug at his soul like nothing he’s ever known. For Devon Manning, being a social worker is a rewarding job, but also a constant reminder of her own troubled youth. Devon takes everything one day at a time-unable to form a relationship with anyone except the children she rescues. When Luke meets Devon, he thinks he might have found what he’s been looking for, but in order to get the life he wants, Luke has to break through Devon’s emotional barriers and make her realize that his healing touch might be just the complication her life needs…
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
شش سال پس از معامله با تجهیزات جنگی خود برای اسکراب های بیمارستانی، لوک رافرتی با چیزهایی به همان اندازه دلخراش در میدان جنگ مواجه می شود. کودکان آزار دیده ای که توسط مددکار اجتماعی مو قرمز زیبا آورده می شوند روح او را طوری می کشند که تا به حال شناخته نشده است. برای دوون منینگ، مددکاری اجتماعی بودن شغلی پرارزش است، اما در عین حال یادآور جوانی آشفته خودش است. دوون هر روز همه چیز را می گیرد – نمی تواند با کسی رابطه برقرار کند به جز بچه هایی که نجات می دهد. وقتی لوک با دوون ملاقات می کند، فکر می کند که ممکن است آنچه را که به دنبالش بوده پیدا کرده باشد، اما برای رسیدن به زندگی مورد نظر، لوک باید از موانع عاطفی دوون عبور کند و به او بفهماند که لمس شفابخش او ممکن است فقط عارضه زندگی او باشد. نیاز دارد…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.