what ran through Elizabeth Bell’s mind on the night of April 18th. Sara
Gittings, the family nurse, had just been brutally murdered. And all
thoughts of a homicidal maniac running amok were banished when the
evidence revealed that Sarah had know and trusted her murderer.
Who
would have anything against timid, sweet Sarah? But as Elizabeth Bell
was about to discover, her staid and orderly household harbored more
than one suspect with a motive – and, unfortunately, more than one
victim
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
چقدر کمی در مورد افرادی که به شما نزدیک هستند می دانید… این
است
آنچه در شب 18 آوریل در ذهن الیزابت بل گذشت. سارا
گیتینگز، پرستار خانواده، به تازگی به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده بود. و همه
افکار یک دیوانه قاتل که در حال دویدن است، زمانی که
از بین رفت
شواهد نشان داد که سارا قاتل خود را می شناخت و به آن اعتماد داشت.
Who
آیا چیزی در برابر ترسو، سارا نازنین دارید؟ اما به عنوان الیزابت بل
در شرف کشف بود، خانواده آرام و منظم او بیشتر
را در خود جای داده بود
بیش از یک مظنون با انگیزه – و، متاسفانه، بیش از یک
قربانی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.