along tracks through a devastated land full of hostile tribes. Rails
must be freshly laid ahead of the city & carefully removed in its
wake. Rivers & mountains present nearly insurmountable challenges to
the ingenuity of the city’s engineers. But if the city does not move,
it will fall farther & farther behind the optimum & into the
crushing gravitational field that has transformed life on Earth. The
only alternative to progress is death.
The secret directorate that
governs the city makes sure that its inhabitants know nothing of this.
Raised in common in creches, nurtured on synthetic food, prevented above
all from venturing outside the closed circuit of the city, they’re
carefully sheltered from the dire necessities that have come to define
human existence. Yet the city is in crisis. People are growing restive.
The population is dwindling. The rulers know that, for all their
efforts, slowly but surely the city is slipping ever farther behind the
optimum.
Helward Mann is a member of the city’s elite. Better than
anyone, he knows how tenuous is the city’s continued existence. But the
world he’s about to discover is infinitely stranger than the strange
world he believes he knows so well.
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
شهر وینچ شده است
در امتداد مسیرهای عبور از سرزمین ویران پر از قبایل متخاصم. ریل
باید به تازگی جلوتر از شهر گذاشته شود & با دقت در
آن حذف شده است
از خواب بیدار. رودخانه ها & کوه ها چالش های تقریباً غیرقابل حلی را برای
ایجاد می کنند
نبوغ مهندسان شهر اما اگر شهر حرکت نکند،
دورتر سقوط خواهد کرد & دورتر از بهینه & به
میدان گرانشی خرد کننده ای که حیات روی زمین را دگرگون کرده است.
تنها جایگزین پیشرفت، مرگ است.
اداره مخفی که
حاکم بر شهر اطمینان حاصل می کند که ساکنان آن چیزی از این موضوع نمی دانند.
به طور معمول در مهدکودک ها پرورش یافته است، با مواد غذایی مصنوعی تغذیه می شود، از بالا جلوگیری می شود
همه از جسارت خارج از مدار بسته شهر،
هستند
به دقت در برابر ضرورتهای شدیدی که برای تعریف
آمدهاند، در امان باشید
وجود انسان با این حال شهر در بحران است. مردم ناآرام می شوند.
جمعیت در حال کاهش است. حاکمان می دانند که، برای همه آنها
تلاشها، به آرامی اما مطمئناً شهر در حال لغزش بیشتر از
است
حالت مطلوب.
هلوارد مان عضوی از نخبگان شهر است. بهتر از
هر کسی، او می داند که ادامه حیات شهر چقدر ضعیف است. اما
دنیایی که او می خواهد کشف کند بی نهایت عجیب تر از عجیب تر است
دنیایی که او معتقد است خیلی خوب می شناسد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.