The
house called Sunset has been Marcia’s summer home for her entire life.
Both of her parents died there, and she and her brother spent their
youth exploring its rambling hallways and seaside grounds. They love the
old house, but Marcia’s sister-in-law has never taken to it. Juliette
loathes the sea, and soon comes to loathe her husband, as well. After
they divorce, Juliette pays a final visit to Sunset, demanding alimony.
She is there for a few tense days before she disappears. It takes them a
week to find her body.
The peace at Sunset has been shattered,
and Marcia must work quickly to keep her beloved childhood home from
being forever spoiled. Somewhere in the creaky old mansion, a murderer
lurks. Will Marcia be accused of the crime? Or will she be the next
victim?
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
یک بازدیدکننده ناخواسته به خانه ای در کنار دریا می رسد و متوجه می شود که مرگ در آنجا در انتظارش است
The
خانه ای به نام غروب خانه تابستانی مارسیا برای تمام زندگی او بوده است.
هر دو پدر و مادرش در آنجا مردند و او و برادرش
خود را سپری کردند
جوانان در حال کاوش در راهروهای پرتحرک و زمین های ساحلی آن هستند. آنها عاشق
هستند
خانه قدیمی، اما خواهر شوهر مارسیا هرگز به آن نرفت. ژولیت
از دریا متنفر است و به زودی از شوهرش نیز متنفر می شود. بعد از
آنها طلاق می گیرند، ژولیت آخرین دیدار خود را به غروب می پردازد و تقاضای نفقه می کند.
قبل از اینکه ناپدید شود چند روزی آنجاست. آنها را به یک
می برد
هفته برای یافتن جسد او.
آرامش در غروب بهم ریخته است،
و مارسیا باید به سرعت تلاش کند تا خانه کودکی محبوبش را از
حفظ کند
برای همیشه خراب شدن جایی در عمارت قدیمی ترش، یک قاتل
در کمین است. آیا مارسیا متهم به این جنایت خواهد شد؟ یا او
بعدی خواهد بود
قربانی؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.