Much of Anghie’s thesis is true, but there are gaps in his argument and he uses history selectively. He writes, for example, as if international human rights law was invented by the Bretton Woods institutions to force capitalism on developing countries. He reaches this conclusion only by ignoring the origins of human rights law in the calamity of World War II. He also fails to mention that the most effective human rights instrument in the world — the European Convention on Human Rights — is binding only on European countries. To use another example, he cavalierly ignores a huge body of social science showing that institutions and governance matter to development. Instead, he writes as if underdevelopment is caused by a rigged international economic system — but he doesn’t discuss the economic reasoning behind this problematic conclusion.
Anghie will give aid and comfort to Third World nationalists who reject international scrutiny of human rights and believe that economic development must be state-directed. This nationalist discourse has been exploited by dictators from Castro to Mugabe and has brought untold ruin on the Third World. It cries out for unmasking by critical thinkers like like Anghie. Alas, he never takes up this job. Justifiably outraged by the hypocrisy and violence of the West, he is blind to the homegrown failures and grotesqueries of the developing world.
This wildly overpriced book is for law libraries only.
ترجمه فارسی (ترجمه ماشینی)
«امپریالیسم، حاکمیت و ایجاد حقوق بینالملل» کتابی متفکرانه و شیوا، اما بسیار باطنی درباره رفتار با مردم غیر اروپایی در حقوق بینالملل است. خوانندگان باید بدانند که این کتاب قانون نیست — قواعد حقوقی را تجزیه و تحلیل نمی کند یا نظرات قضایی را باز نمی کند. این یک کتاب تاریخی نیز نیست — نویسنده، آنتونی آنگی، رویدادها را شرح نمی دهد و هیچ تحقیقی در منابع اولیه انجام نداده است. در عوض، کتاب او یک تامل پر پیچ و خم سیاسی و فقهی است در مورد اینکه چگونه نظام حقوقی بین المللی اروپا محور در تبعیت غیر اروپایی ها شریک بوده است. متن از فرانسیسکو ویتوریا تا کنفرانس برلین تا سیستم دستوری جامعه ملل تا جنگ علیه تروریسم، با تداوم زیربنایی اندکی جدا از این ایده اساسی که حقوق بین الملل هرگز بی طرف نبوده است.
بسیاری از تز آنگی درست است، اما شکاف هایی در استدلال او وجود دارد و او از تاریخ به طور انتخابی استفاده می کند. او برای مثال می نویسد که گویی قوانین بین المللی حقوق بشر توسط نهادهای برتون وودز ابداع شده است تا سرمایه داری را به کشورهای در حال توسعه تحمیل کند. او تنها با نادیده گرفتن خاستگاه حقوق بشر در فاجعه جنگ جهانی دوم به این نتیجه می رسد. او همچنین نمیگوید که مؤثرترین سند حقوق بشر در جهان – کنوانسیون اروپایی حقوق بشر – فقط برای کشورهای اروپایی الزامآور است. برای استفاده از مثالی دیگر، او به طرز غمانگیزی حجم عظیمی از علوم اجتماعی را نادیده میگیرد که نشان میدهد نهادها و حکومت برای توسعه اهمیت دارند. در عوض، او طوری می نویسد که گویی توسعه نیافتگی ناشی از یک سیستم اقتصادی تقلبی بین المللی است — اما او استدلال اقتصادی پشت این نتیجه گیری مشکل ساز را مورد بحث قرار نمی دهد.
آنگی به ناسیونالیستهای جهان سومی که نظارت بینالمللی حقوق بشر را رد میکنند و معتقدند که توسعه اقتصادی باید دولت محور باشد، کمک و آرامش خواهد کرد. این گفتمان ناسیونالیستی توسط دیکتاتورها از کاسترو تا موگابه مورد سوء استفاده قرار گرفته و جهان سوم را به ویرانی ناگفتنی رسانده است. این فریاد میزند که متفکران منتقدی مانند آنگی، نقابشان را بر هم بزنند. افسوس که او هرگز این کار را نمی پذیرد. او که به طور موجهی از ریاکاری و خشونت غرب خشمگین شده است، نسبت به شکست های بومی و بداخلاقی های جهان در حال توسعه کور است.
این کتاب بسیار گران قیمت فقط برای کتابخانه های حقوقی است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.